از نظر کنوانسیون حقوق کودک، تعریف کودک، شامل تمام انسانهایی می شود، که سن آن ها زیر ۱۸ سال است و هدف و تمرکز این کنوانسیون بر پشتیبانی هرچه بیشتر و نگهداری از افراد در این دوران است. در همه کشورها کودکان به عنوان نسل آینده ساز به شمار می روند، از همین رو در تمامی کشورها برنامه ها و تصمیمات در این حوزه بسیار دقیق و هدفمند است تا بتوانند در آینده کشورها تاثیر مثبت و کارآمدی بگذارند. اما وضعیت کودکان در ایران به چه شکل است؟ حقوق کودکان در ایران توسط جمهوری اسلامی ایران و نهادهای دولتی که روی کار هستند به طور گسترده و چشمگیر در حال نقض شدن است. در جمهوری اسلامی ایران حقوق کودکان از راه هایی همچون محرومیت از تغذیه سالم، محرومیت از تحصیل، کودک همسری، کار،اعدام و کودک سربازی در حال نقض شدن است. یک کودک از بدو تولد نیاز به یک تغذیه سالم دارد. همانطور که جنین هم قبل از تولد نیازمند این تغذیه از طریق مادر خود است. تغذیه سالم جزء ابتداییترین حقوق تمامی انسانها از جمله کودکان است. اما در طی سالهای اخیر به دلیل تورم شدید و به طبع فقیرتر شدن خانوادهها دسترسی خانوادهها به شیر خشک برای کودکان بسیار سخت شده است. شیر خشک نه تنها نادر شده است، بلکه در صورت پیدا کردن این ماده غذایی مهم برای کودکان، خانوادهها باید قیمت گزافی برای آن پرداخت کنند. بنا بر گزارشات داخلی شیر خشک ۲۷ درصد گرانتر شده و همچنین مصرف شیر تازه در کشور به دلیل بالا رفتن قیمت لبنیات به شدت کاهش یافته است، که تداوم کاهش این ماده اصلی تغذیه کننده برای تمامی کودکان در تمامی سنین مشکلات جسمی و رشدی بسیاری را به همراه دارد. راهکار دولت در شهرهای بزرگ فقط توزیع شیر رایگان در مدارس بوده است، که هیچگاه به طور منظم و مداوم اجرایی نشده است و در شهرهای کوچک و مناطق محروم دولت کودکان را در گرسنگی و سوء تغذیه به حال خود رها کرده است. در همین جا باید به دو موضوع محرومیت از تحصیل و کودک همسری اشاره کنم، چرا که این دو موضوع هم، ارتباط اصلی با فقر دارد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مورد تحصیل به طور شفاف قوانینی وجود دارد، که آموزش و پرورش برای همه کودکان و نوجوانان تا دوره متوسطه رایگان است و دولت وظیفه دارد امکان تحصیل را برای همگان از طریق وزارت آموزش و پرورش فراهم سازد. اما کودکان مخصوصاً در مناطق محروم و روستایی از هیچ طریقی امکان دسترسی به آموزشهای ابتدایی و اولیه را ندارند و آنچه که در این مناطق به اسم آموزش در حال اجرا است، توسط خیرین انجام میشود. آموزشی که در شهرهای بزرگ هم در حال اجرا است، تماماً با پرداخت پول از طریق والدین به مدارس انجام میشود و ما هیچ آموزشی در سطح کشور با عنوان رایگان تا به اکنون نداشتهایم. اما فریاد فقر در سطح کشور باعث شده است، که بسیاری از خانواده ها کودکان خود را نه تنها از تحصیل دور نگه دارند، بلکه این کودکان را مجبور به ازدواج و یا به نوعی دیگر به اسم ازدواج به فروش رسانند تا از این طریق بتواند مقداری از هزینههای خانواده هایشان را مهیا کنند. این موضوع که با نام کودک همسری شناخته میشود، نه تنها با فقر گره خورده است، بلکه نشأت گرفته از موضوعات فرهنگی در خانوادهها هم میباشد. در این زمینه جمهوری اسلامی ایران نه تنها با وضع قوانین و فرهنگ سازی نمیخواهد در برابر این نقض آشکار بایستد، بلکه برای موضوع ازدواج کودکان تبلیغ هم میکند، که این امر با در دست داشتن رسانهها در کشور و داشتن تریبونهای مختلفی در مساجد و مدارس و گردهمایی از این دست برای این حکومت کاری بسیار آسان به شمار می رود. موضوع نبود قوانین بازدارنده برای حمایت از کودکان در کشور در مورد کودکان کار هم وجود دارند. هر روزه در ایران شاهد افزایش کودکان کارهستیم. این کودکان با کارکردنشان در خیابانها، در کارگاههای مختلفی مثل، کورههای آجرپزی، بازیافت، جمعآوری پسماندها در سطح شهر، در برابر بیشترین و شدید ترین آسیبهای جسمی و روانی هستند. که متاسفانه باید در مورد این موضوع گفت، که جمهوری اسلامی ایران این مشکل اجتماعی را کاملا نادیده گرفته است و خودشان هم از کودکان استفاده میکنند و حتی در صدد عادیسازی این موضوع هم هستند. در موضوع اعدام کودکان در ایران موضوع کمی متفاوت تر از بقیه موارد است. اعدام کودکان در ایران به وسیله خود جمهوری اسلامی ایران در حال اجرا است. به این معنی که، نه فقر فرهنگی، نه فقر اقتصادی و نه هیچ موضوع اجتماعی دیگری در ارتباط مستقیم با این موضوع نیست. آنچه که ارتباط مستقیم با اعدام کودکان در ایران دارد، حکومت دیکتاتوری به نام جمهوری اسلامی ایران است. قوانین جمهوری اسلامی ایران مجازات کیفری کودکان را، ۱۵ سال برای پسران و ۹ سال برای دختران تعیین کرده است. اما با وجود پیوستن ایران به کنوانسیون حقوق کودک، اعدام کودکان همچنان در حال اجرا است. ایران کودکان را تا سن ۱۸ سالگی با صدور حکم اعدام در زندان ها نگه میدارند و پس از رسیدن کودکان به سن قانونی حکم را اجرایی می کند. بنابر گزارشهای سازمان حقوق بشر آمارهای موجود نشان میدهد، که جمهوری اسلامی ایران مسئولیت ۷۰ درصد از اعدامهای کودکان در دنیا را بر عهده دارد. تمامی مواردی که در این مقاله در مورد نقض حقوق کودکان آمده است، به یک راه برای کودکان خط میشود و آن راه خودکشی است. کودکان در ایران به دلیل عدم امید به زندگی و تحت فشار بودن از هر سو، در کشور اقدام به خودکشی میکنند. در سال های اخیر شاهد افزایش آمار خودکشی کودکان در سطح کشور به طور گستردهای بودهایم. در پایان باید گفت، کودکان از داشتن حقوق اولیه و داشتن یک فضای مناسب برای رشد و به تکامل رسیدن در ایران با وجود داشتن سرمایه و ثروتی عظیم در کشور فقط به دلیل وجود یک حکومت دیکتاتور و فاسدی همچون جمهوری اسلامی ایران محروم مانده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر