حسین رونقی ملکی نامی است، که سالیان است با شکنجه، زندان و اعتصاب به گوش میرسد. حسین رونقی دانشجویی بود، که در زمینه نرمافزار کامپیوتر تحصیل میکرد. او بعدها فعالیت خودش را با وبلاگنویسی آغاز کرد و مسئول کمیته مبارزه با سانسور در ایران پروکسی بود، که این گروه فهرستی از وبسایتها را برای عبور از فیلترینگ از طریق ایمیل به افراد ارسال میکرد. او سالیان است، که در زمینه حقوق بشر و فعالیتهای سیاسی و مدنی فعالیت دارد. همیشه در مقابل مواضع جمهوری اسلامی ایران از خود واکنش نشان داده و گزارشهای انتقادی زیادی را منتشر کرده است و از منتقدان سرسخت در زمینه طرح صیانت فضای مجازی بوده و به همین دلیل است، که نام او با زندان و حبس گره خورده است. حسین رونقی در سال ۱۳۸۸ به همراه برادرش در منزل پدریشان بازداشت شدند. دلیل بازداشت برادر فقط به خاطر اعمال فشار بر حسین رونقی برای گرفتن اعترافات اجباری و قبول اتهامات بوده و بعد از گذشت یک ماه برادر او به قید وثیقه آزاد میشود. اما آنچه که در انتظار حسین رونقی بوده هنوز هم به پایان نرسیده است. او در آن سال به اقدام علیه امنیت ملی و ارتباط با سازمانهای خارج از کشور متهم شد. در این مسیر حسین رونقی چندین بار دست به اعتصاب غذا زد و در نهایت او با امضا نکردن حکم ۱۵ سال حبس خود، تحت شکنجه شدیدی از سوی نیروهای جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت و مدتی بعد در نهایت به دلیل عدم انتقال او به بیمارستان و محروم کردن او از مرخصی استعلاجی یک کلیه خود را از دست داد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. این کنشگر مدنی بعد از سپری کردن سالهای زیادی در زندان برای مدتی کوتاه آزاد شد و بعد دوباره توسط نیروهای اطلاعات بازداشت شد. اما پس از شروع اعتراضات جاری در ایران ماموران امنیتی جهت بازداشت به خانه او حمله کردند. در آن زمان او توانست از دست ماموران فرار کند. اما فرار او به معنی فرار کردن از کشور و یا پنهان کردن خود برای بازداشت شدن نبوده. او در ویدیوی اعلام کرد که این حرکت ماموران خفت گیری بوده و نه بازداشت و اعلام کرد که در ۲۲ مهرماه به همراه وکیل خود به دادسرا مراجعه میکند و در صورت بازداشت دست به اعتصاب غذا میزند. اما در روز بازداشت، اتفاقی آشنا و رسم همیشگی جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاد. ماموران با ضرب و شتم او و متوسل شدن به زور او را بازداشت و به مکان نامعلومیبردند. بعد از چند روز بیخبری و در تماسی با خانواده خود عنوان کرد که در انفرادی نگه داشته میشود و هر دو پای او بر اثر شکنجه شکسته شده است و همچنان در اعتصاب غذا بسر میبرد. این فعال و کنشگر تا به امروز همچنان در اعتصاب غذا به سر میبرد و این تنها ابزاری است که میتواند در مقابل بی عدالتی و دیکتاتوری مطلق جمهوری اسلامی ایران مقابله کند. او از معدود فعالانی است، که در ایران مانده و در حال مبارزه برای برقراری عدالت است و طبق گفتههای خود او، هیچگاه قصد ترک ایران را نخواهد داشت.اما خانوادههای زندانیان سیاسی،کنشگران مدنی و فعالان حقوق بشر هم در ایران از خشونت، بازداشت و تهدیدهای جمهوری اسلامی هیچگاه در امان نبودهاند و خانواده حسین رونقی هم همیشه از طرف حکومت تحت فشار بودهاند. به گفته پدر حسین رونقی بازجوها و شکنجه گران فرزندش، او را تهدید کردند، که فرزندتان را خواهیم کشت. این تهدیدها به دلیل فشارهایی که از سمت خانواده بر قوه قضائیه برای پاسخگو بودن در مقابل وضعیت فرزندانشان بوده اتفاق افتاده. این خانواده با تحصن چندین هفتهایی خود در مقابل دادسرای اوین خواستار رسیدگی به وضعیت خطرناک فرزندشان بودند، که در نهایت به دلیل تحت فشار گرفتن پدر حسین رونقی او در بیمارستان به دلیل سکته قلبی بستری می شود. جمهوری اسلامی ایران از زمان به قدرت رسیدن، همیشه درصد خاموش کردن مخالفان خود بوده و نه درصدد برقراری عدالت در کشور و برای سرکوب معترضان و منتقدان خود از هیچ خشونتی دریغ نمیکند و با استفاده از شکنجه، بازداشت، زندان، اعدام، تجاوز و یا حتی به قتل رساندن مخالفان خود در خیابانها سعی در خاموش کردن صداهایی همچون صدای حسین رونقی دارد. اما آنچه که مسلم است حسین رونقی از منتقدان سرسخت حکومت با تمام اعمال این خشونتها در مقابل خواستههای جمهوری اسلامی ایران سر خم نکرده است و با وجود به خطر افتادن جان خود و خانواده اش همچنان در حال مبارزه برای احقاق حقوق خود و تمام هموطنان خود در کشور است و این بهایی است، که تمامی فعالین حقوق بشر و فعالین سیاسی در دوران به قدرت رسیدن دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران پرداخت میکنند.
نویسنده: کریم ناصری
