۱۳۹۹ دی ۱۲, جمعه

مسیحیان تبشیری از دیدگاه جمهوری اسلامی

 


 

 مسیحیان تبشیری از دیدگاه جمهوری اسلامی 

با روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و تدوین قانون اساسی آن نظام حکومتی در ایران شکل گرفت که نظامی کاملا ایدیولوژیک مبتنی بر دین اسلام و مذهب تشیع و ولایت مطلقه فقیه بود. آیت الله خمینی همواره تاکید داشت که حفظ نظام از اوجب واجبات است و برای تامین آن می توان تمامی احکام شرع از قبیل نماز و روزه و حج و...  را نیز حتی تعطیل کرد.بدین ترتیب از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی مردم ایران با رژیمی مواجه شدند که حاکمیت دینی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در آن تماما در دست یک نفر و آن شخص ولی فقیه بود. به عبارت دیگر نظامی استبدادی و توتالیتر و آن هم از نوع دینی آن. طبیعی است وقتی رژیمی استبدادی و مبتنی بر برداشتهای دینی و ایدیولوژیک باشد آحاد مردم هیچگونه حق ابراز نظر و عقیده و یا انتخاب دینی ندارند و همگی موظفند از آن نظام بعنوان یک حکومت دینی و الهی تبعیت کنند. هرگونه تخلف و یا ابراز عقیده و نظری که با آن زاویه داشته باشد نه تنها تحمل نمی شود که آن را مخالفت با حکم الهی و تقابل با  حکم خدا و دین و پیامبر و قرآن تلقی نموده و مستحق سخت ترین مجازاتها می دانند.این نظم دینی توسط آیت الله خمینی و خامنه ای و نهادهای دینی دست ساز آنها مثل مجلس شورای اسلامی؛ شورای نگهبان قانون اساسی و .... بصورت قوانین دینی و حکومتی تدوین و به اجرا در آمد.

ثمره آن تبدیل کشور به اقلیتی حاکم و اکثریتی که از هیچگونه حق و حقوق متداول و شناخته شده بین المللی برخوردار نبودند گردید.بهتر است در گام نخست نگاهی به قرآن بعنوان مانیفست و دستورالعملی که آحاد مسلمانان موظف به تبعیت از احکام مندرج در آنند بیندازیم.قرآن هیچگونه احترامی برای اهل‌کتاب (مسیحی؛ یهودی؛ زرتشتی) قاِیل نیست، در شرع اسلام ارزش مردم به انسان بودن آنان نیست، بلکه به دین و ایمان ‌شان است.  درقرآن آمده است:با کسانی که به الله و قیامت ایمان نمی‌آورند و حرام داشته‌ی الله و رسولش را حرام نمی دانند و به دِين الْحَق (اسلام) متدیّن نمی‌شوند قتال کنید(آنها را بکشید).

مگر به‌دستِ خویش جِزْیَة (باج و خراج)بپردازند؛ و بدین ترتیب خواروپست‌ شوند. توجّه شود که در این آیه نیامده است که با کسانی یا با اهل‌کتابی که بر مسلمانان تاخته‌اند یا ستم نموده‌اند، بایستی قتال شود؛ بلکه، آمده است که با کسانی که «به الله و روزِ آخر ایمان نمی‌آورند و حرام داشته‌ی الله و رسولش را حرام نمی دانند و به دِين الْحَق (اسلام) متدیّن نمی‌شوند» بایستی قتال شود. البته، این قتال در مورد اهل‌کتاب بایستی تا به آن‌جا ادامه یابد که آنان تبدیل به اقلیتی خوار و ذلیل شوند. واژه‌ی بکار رفته،‌واژه‌یِ ساغر هست و به معنای "کسی که خوار و پست هست یا در خواری و پستی افتاده،" است. این واژه در تمام مواردی که در قرآن به‌کار رفته به همین معناست؛ مثلاً:آیه‌یِ ۱۳ از سوره‌ی الاعراف.

حال، با وجود چنین احکام به‌ اصطلاح الهی‌، آیا می توان انتظار داشت که قرآن اجازه دهد مسیحیان در ایران به یک اقلیت فعّال و تبشیری تبدیل شوند؟ (تبشیر در لغت به معنای «بشارت دادن» و «مژده آوردن» است و خود واژة انجیل نیز به معنای بشارت و نوید است (لوقا، ۲:۱؛ متی، ۲۶:۱۳؛ مرقس، ۱:۱)

مقامات جمهوری اسلامی واژه تبشیری را در مورد کلیساهای فارسی‌زبان پروتستان مانند کلیسای جماعت ربانی و کلیسای انجیلی به کار می‌برند.اما چرا در حالی که اقلیت مسیحی در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده، جمهوری اسلامی این مسیحیان را مورد حمله قرار می‌دهد؟

مسیحی خوب، مسیحی بد

مسیحیان ایرانی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده‌اند، متعلق به کلیساهای قومی از جمله کلیسای ارامنه یا آشوری هستند.مراسم در این کلیساها مانند کلیسای کاتولیک آشوری و کلیسای گریگوری ارامنه، به زبان غیر فارسی و برای غیرمسلمانان برگزار می‌شود و مسلمانان در صورت درخواست و علاقه نیز نمی‌توانند درس مسیحیت یاد بگیرند و به مسیحیت بپیوندند.در حالی که این مسیحیان «بی آزار و خوب» به شمار می‌روند، کلیساهایی نیز در ایران وجود دارند که مراسم خود را به زبان فارسی برگزار می‌کنند و مسلمانان در صورت علاقه می‌توانند از اصول مسیحیت بیاموزند و تحت شرایطی و پس از طی مراحلی مسیحی شوند.(کلیسای خانگی)  

این مسیحیان نوکیش و مسیحیانی که به زبان فارسی موعظه می‌کنند «مسیحیان بدی»  به شمار می‌روند که جمهوری اسلامی از آنها به عنوان تبشیری یاد می‌کند.در واقع کلیساهای تبشیری که جمهوری اسلامی آنها را «دندان تیز کرده و منحرف» می‌خواند، کلیساهای پروتستانی هستند مانند کلیساهای انجیلی و جماعت ربانی که صدها میلیون عضو در سراسر جهان دارند و محدود به کشور و یا گروه خاصی نمی‌شوند.در این کلیساها، در ایران، اقوام مختلف و همچنین نوکیشان مسیحی در کنار یکدیگر مراسم عبادتی خود را به جا می‌آورند.باتوجه به دستگیری گسترده نوکیشان مسیحی در ایران از آمار کل افرادی که به دلیل تغییر دین در ایران دستگیر شده‌اند، اطلاع دقیقی در دسترس نیست. اما آن چه به وضوح به چشم می‌آید، در چند سال اخیر، تعداد قابل توجهی از نوکیشان مسیحی توسط جمهوری اسلامی در کشور دستگیر شده‌اند.این در حالی است که مطابق با ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر، هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی عقیده، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی و آشکارکردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و برگزاری آن در محیط عمومی یا خصوصی است و هیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد.

نویسنده: کریم ناصری




هیچ نظری موجود نیست: