شرح مشکلات؛ رنجنامه سرگشاده حمزه درویش به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل
حمزه درویش، زندانی سنی مذهب در زندان لاکان رشت با نوشتن نامهای سرگشاده به جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران نسبت به نقض حقوق خود در زندان اعتراض کرده است. آقای درویش در این نامه خواستار پیگیری آقای رحمان جهت بازگردانده شدن وی به زندان رجایی شهر کرج، دسترسی به وکیل انتخابی و پذیرش درخواست اعاده دادرسی پروندهاش شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حمزه درویش، زندانی سنی مذهب در زندان لاکان رشت با نوشتن نامهای سرگشاده به جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران نسبت به نقض حقوق خود اعتراض کرده است.
آقای درویش در بخشی از نامه خود نوشته است: «آقای جاوید رحمان! کارشناسان و رئیس اطلاعات گیلان به اسامی مستعار حسینی، ناصری و رضا با کمک و همراهی دادستان گیلان آقای فلاح میری و دو بازپرس دادسرای مقدس آقای محمدمهدی برائه و امین ناصری با فشار و تهدید و قلدری و نگهداری در انفرادی و شکنجه میخواهند از گرفتن وکیل و اعاده دادرسی بنده جلوگیری کرده تا من را وادار به همکاریهای خطرناک کنند. آقای جاوید رحمان از شما بزرگوار و سازمانها و نهادها و رسانههای حقوق بشری درخواست میکنم که شکایت بنده از اسامی فوق الذکر را پیگیری کرده تا بیشتر از این در حق بنده ظلم نکنند. مرا به زندان رجایی شهر انتقال داده و حق داشتن وکیل را به من بدهند و اعاده دادرسی من را قبول کنند تا از حقوق ضایع شده خود دفاع کنم.»
متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، عینا در ادامه میآید:
«با عرض سلام و خسته نباشید!
آقای جاوید رحمان! اینجانب حمزه درویش، ۲۷ ساله، زندانی اهل سنت در زندان لاکان رشت هستم که در یک دادگاه فرمایشی به ۱۵ سال حبس محکوم شدهام. اکنون ۵ سال است که در زندان بسر میبرم. از همان ابتدای بازداشتم در تیرماه ۱۳۹۵ به مدت ۷۰ روز مورد انواع شکنجههای روحی، روانی و جسمی شدید توسط اطلاعات گیلان قرار رفتم. بعد از ۷۰ روز من را به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در بازداشتگاه اوین انتقال دادند و پس از ۱ ماه زیر فشار روحی و روانی شدید توسط اطلاعات تهران به بخش عمومی زندان اوین انتقال دادند.
در دیماه ۱۳۹۵ من را بدون اطلاع قبلی و بدون داشتن حق وکیل به دادسرای مقدس ناحیه ۳۳ جهت بازپرسی نزد ریاست دادسرای مقدس آقای امین ناصری بردند که وی با تهدید و دادن وعدههای دروغین من را مجبور کرد که وکیل تسخیری که انتخاب خودشان بود را قبول کنم. در اسفندماه همان سال مرا به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه برده و به مدت ۵ دقیقه دادگاهی و به ۱۵ سال حبس محکوم شدم. بعد از ابلاغ حکم و اعتراض به حکم صادره من را به زندان رجایی شهر کرج تبعید کردند. پروندهام را در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۹۹ جهت بررسی به دیوان عالی کشور ارسال نمودم و در تاریخ ۱ مردادماه در ابلاغیهای اعلام کردند که حکم صادره تایید شده است. یعنی در عرض ۳۳ روز حکم ۱۵ سال حبس من به تایید دیوان عالی کشور رسید. درخواست اعاده دادرسی کردم و اقدام به وکیل گرفتن کردم که متاسفانه اعاده دادرسیام را قبول نکردند و اجازه وکیل گرفتن را هم به من ندادند.
به این منظور برای گرفتن حقوق ضایع شدهام و رساندن صدای مظلومیت خود ۴ بار در طول ۳ سال به مدتهای طولانی ۲۶، ۳۲، ۳۵ و ۵۰ روز دست به اعتصاب غذا زدم. متاسفانه هر بار با وعدههای دروغین از جانب مسئولین جمهوری اسلامی به اعتصاب غذای خود پایان دادم اما تاکنون حق داشتن وکیل و اعاده دادرسی را به من ندادهاند. نقطه جالب و غیرقابل باور اینجاست که دیوان عالی کشور شرط قبول وکیل و اعاده دادرسی را به وجود تاییدیه از جانب وزارت اطلاعات موکول کرده است که جای بسی تاسف دارد.
وزارت اطلاعات نه تنها مانع از قبول اعاده دادرسی بنده شد بلکه بعد از ۵ سال تحمل حبس ۷ ماه است که بدون در نظر گرفتن قانون تفکیک جرائم مرا با زور و اجبار و ضرب و شتم از زندان رجایی شهر به زندان لاکان رشت انتقال داده و بدون رعایت حقوق شهروندی و حقوق اولیه یک زندانی حدود ۶ ماه از ۷ ماه را در انفرادی زندان لاکان زیر شدیدترین شکنجههای روحی، روانی و جسمی توسط رئیس و کارشناسان اطلاعات گیلان و مسئولان زندان لاکان از جمله رئیس حفاظت اطلاعات زندان لاکان، آقای گل زاده و معاونش آقای سعید رحمانی قرار گرفتم.
رئیس و کارشناسان اطلاعات گیلان در انفرادی بعد از هر بار ضرب و شتم با دادن طناب و تیغ مرا تحریک و تشویق به خودکشی و خودزنی میکردند. هدف اطلاعات گیلان از این شکنجهها و انتقال بنده به زندان لاکان این است که میخواهد با زور و اجبار مرا وادار به همکاریهای کنند که امنیت جانی من و خانوادهام به خطر بیافتد. در این رابطه بارها عنوان کردهاند که در صورت فاش نمودن اسرار ما و عدم همکاری با انتقال انواع مریضی تو را خواهیم کشت و کاری خواهیم کرد که به طور طبیعی در زندان بمیری و یا اینکه دست به خودکشی بزنی.
لازم به ذکر است که در طول ۷ ماهی که در زندان لاکان هستم، دچار انواع مریضی از جمله ناراحتی قلبی، حمله عصبی، درد شدید در کلیه سمت چپ و عفونت رودهها، درد شدید در زانوی پای چپ و شکستگی انگشت پا و دست چپ بر اثر ضربات باتوم. آسیب شنوایی به گوش چپ بر اثر ضرب و شتم که فقط ۲۰ درصد شنوایی دارد.
هدف دیگر اطلاعات از انتقال بنده به زندان لاکان این است که نتوانم اعاده دادرسی خود را پیگیری کنم. زیرا اصل پرونده من در دادسرای مقدس تهران بوده که با نگه داشتن در انفرادی و دوری راه و عدم دسترسی به مسئول مربوطه توانایی پیگیری اعاده دادرسی را ندارم. حتی در این رابطه رئیس اطلاعات گیلان در تاریخ ۱۶ مهر امسال خانوادهام از جمله پدر، مادر، خواهر و برادرم را به اطلاعات فراخوانده و با تهدید به آنها اعلام نمودند که در صورت گرفتن وکیل، پیگیری اعاده دادرسی و همچنین ارتباط تلفنی با فرزندتان و یا واریز پول برای او برخورد شدیدی با شما خواهیم کرد.
کارشناسان اطلاعات گیلان بعد از ۷ ماه شکنجه روحی، روانی و جسمی به بنده گفتند به شرطی تو را از انفرادی بیرون میآوریم و به زندان رجایی شهر انتقالت میدهیم که وکیل نگیری و اعاده دادرسیات را پیگیری نکنی. باوجود پیگیریهایی که پدرم انجام داده تاکنون هیچ مسئول و نهادی پاسخگوی این موضوع نبوده است. به راستی که نمیدانم از ظلم و بیعدالتیهای این ظالمان به کجا شکایت کنم. خسته شدهام و دیگر تحمل شکنجهها و اذیتهای روحی، روانی و جسمی این رژیم را ندارم. به طوری که روزانه صدها بار آرزوی مرگ میکنم.
آقای جاوید رحمان! کارشناسان و رئیس اطلاعات گیلان به اسامی مستعار حسینی، ناصری و رضا با کمک و همراهی دادستان گیلان آقای فلاح میری و دو بازپرس دادسرای مقدس آقای محمد براعه و امین ناصری با فشار و تهدید و قلدری و نگهداری در انفرادی و شکنجه میخواهند از گرفتن وکیل و اعاده دادرسی بنده جلوگیری کرده تا من را وادار به همکاری کنند. آقای جاوید رحمان از شما بزرگوار و سازمانها و نهادها و رسانههای حقوق بشری درخواست میکنم که شکایت بنده از اسامی فوق الذکر را پیگیری کرده تا بیشتر از این در حق بنده ظلم نکنند. مرا به زندان رجایی شهر انتقال داده و حق داشتن وکیل را به من بدهند و اعاده دادرسی من را قبول کنند تا از حقوق ضایع شده خود دفاع کنم.
با تشکر فراوان، حمزه درویش/ دیماه ۱۳۹۹/ زندان لاکان رشت».
حمزه درویش، زندانی ۲۶ ساله اهل تالش مدعی است در سال ۹۳ نیروهای یک گروه بنیادگرای مستقر در سوریه با فریب، او را به ترکیه کشانده و سپس به سوریه منتقل کردهاند. مدتی را در زندان داعش بوده و سپس با دریافت امان نامهای از سفارت ایران در ترکیه به ایران فرار کرده و خود را به نیروهای امنیتی معرفی کرده است و حتی این شانس را داشته که با قید ضمانت آزاد باشد و به شغل پرورش بلدرچین مشغول شود.
حمزه درویش پس از یک سال آزادی با قرار وثیقه مجددا بازداشت و در دادگاهی پر ابهام به ۱۵ سال حبس محکوم شده است. آقای درویش در تاریخ ۲۲ اردیبهشت امسال از زندان رجایی شهر کرج خارج و به زندان لاکان رشت منتقل شد. وی در تاریخ ۹ مهرماه امسال برای دومین باز از زمان انتقال به زندان لاکان رشت به یکی از سلولهای انفرادی این زندان منتقل و نهایتا در تاریخ ۲۳ آذرماه ۹۹ به سالن ۱۰ این زندان منتقل شد.
https://adian.bashariyat.org
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر