مسئله احیای اعتماد مردم و امید مردم بسیار چیز مهمی است،چون اعتماد مردم بزرگترین سرمایه
دولت است. مردم وقتی به شما اعتماد کنند و امید به شما داشته باشند، با شما راه می آیند و کمک تان می کنند. این بزرگترین سرمایه است، برای دولت که بتواند اعتماد مردم را جلب کند، که البته این متاسفانه مقداری آسیب دیده و بایستی ترمیم گردد. راه و راهکارش هم این است، که حرف و عمل مسئولین یکی باشد. وعدهای اگر به مردم دادید، طبق آن وعده عمل کنید.اگر عمل کنید، مردم به شما اعتماد می کنند. اگر شما وعده دادید و عمل نشد، اعتماد مردم سلب می شود. واقعاً باید به جد مراعات کنید. این مطالب سخنان آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، در اولین دیدار با رئیس جمهور ایران یعنی رئیسی بود. رهبری که از سخنانش می شود چنین استنباط کرد، که کاملاً به اوضاع جامعه و کشور آگاه است. اما همین رهبر، هیچ مسئولیت و نقشی در ایجاد این بی اعتمادی ها به عهده نمی گیرد و مسبب تمام مشکلات را مسئولین کشور می داند. مدتهاست که تمامی مسئولین کشور به نوعی از مسئله بی اعتمادی مردم در کشور صحبت میکنند. تمام مسئولین بر این باور هستند که باید اعتماد مردم احیا شود تا شاهد از دست رفتن سرمایه های اجتماعی نباشیم. ازمهمترین دلایلی که به آن اشاره شده است از نظر مسئولین، مشکلاتی از جمله وضعیت معیشت، اقتصاد و کسب و کار است که در جامعه به وجود آمده و باعث شده تا جامعه به کارآیی و توانایی حکومت بیاعتماد شده و خیلی از حرفها و برنامههای آنان را باور نکنند وباعث از دست رفتن هر چه بیشتر سرمایه های اجتماعی شده است. در واقعیت و در عمل هیچ کدام از این شعار هایی که هر یک از سران حکومت می دهند، جامعه عمل بر تن نکرده اند و تا به امروز به شکل شعار باقی مانده اند. تمام مردم در ایران بیش از ۴۰ سال است، که شاهد رفتار و عملکرد این حکومت بوده اند. حکومتی که در آن چیزی به نام های، مدنیت، انسانیت، صداقت، عدالت و تعامل دیده نمیشود. در یک جامعه مردم باید بیشتر این موارد را در دستگاه قضایی کشور پیدا کنند. دستگاه قضایی که مردم به آن کاملاً بی اعتماد هستند. فساد در قوه قضاییه ایران همیشه بوده و این فساد تا به امروز رشد چشمگیری داشته است. قضاتی که فاقد صلاحیت های تخصصی هستند و مبنای قضاوت آنان همیشه فقه بوده است، نه قوانین انسانی. فقهی که ریشه آن را می توان در قانون اساسی جمهوری اسلامی پیدا کرد زیرا که این قوانین برگرفته از فقه اسلامی است نه قوانین حقوق بشری. دادن رشوه و داشتن پارتی در دستگاه قضایی بسیار رایج است و وجود چنین مسئله ای در مرحله اول باعث به وجود آمدن بی اعتمادی مردم نسبت به دستگاه قضا می شود و همچنین، عدالت و حقوق اجتماعی و انسانی اشخاص را زیر پا میگذارد. احکام اعدامی که در کشور صادر میشود، بسیار زیاد است، مخصوصاً در پرونده های سیاسی، مدنی و اجتماعی که این مورد هم به بی اعتمادی مردم به حکومت دامن میزند. در جامعه کنونی ایران شاهد گسترش اعتراضات مردمی هستیم. اقشاری که امروزه دست به اعتراضات گروهی میزنند، دیگر مختص به یک قشر خاص نیستند، زیرا همه طعم سرکوب، خفقان، دزدی و چپاول و ضایع شدن حقوق انسانی واجتماعی خودشان را در این حکومت چشیده اند. دیگر تنها کارگران نیستند، معلمان نیستند، بازنشستگان نیستند، پرستاران نیستند، معلولان نیستند، بلکه تمامی اقشار اجتماعی ایران هستند، که به دنبال احقاق حقوق انسانی و اجتماعی خود هستند. در همین اعتراضات است که دهها و صدها و هزاران معترض به نهادهای امنیتی احضار می شوند دستگیر میشوند، تهدید و زندانی می شوند و تعدادی بسیاری از آنان به دست دستگاه قضا کشته میشوند و این حکومت برای آرام کردن این وضعیت حاضر نیست از چپاول و دزدی خود دست بردارد و به بخشی از خواسته های این اقشار معترض پاسخ دهد ونیازهای آنان را برطرف کند چرا که میداند که پاسخ دادن بهخواست یک قشر، نهتنها وضعیت را آرام نمیکند، بلکه فوران خواستها و اعتراض سایر اقشار را برای احقاق حقوقشان در پی خواهد داشت. تمامی این موارد را مردم در سالیان حکومت جمهوری اسلامی، به رهبری آیتالله خامنهای به خوبی دیده اند و به ماهیت این حکومت دیکتاتوری پی بردهاند. نتیجه این بی اعتمادی مردم، نسبت به حکومت در همین انتخابات گذشته به خوبی دیده شد و ۶۰ درصد از مردم به پای صندوق رای نرفتند و این حاکی از نارضایتی مردم از وضع موجود در کشور است. بر طبق آماری که از خود نهادهای حکومتی وجود دارد، شاخص اعتماد به حاکمیت و نارضایتی اجتماعی در طول یک سال گذشته حدود ۳۰۰ درصد افزایش یافته است و خود نهادهای حکومتی وضعیت جامعه را در حالت انفجار زیر پوستی خوانده اند. اعتماد مردم به دستگاهها و نهادهای حکومتی از شاخصهای مهمی است که باید مردم با دولت و حکومت خود در تمامی ابعاد داشته باشند، که مهمترین اصل در تقویت اعتماد مردم نسبت به یک حکومت، صداقت تمامی اعضای آن حکومت، نسبت به مردم است و دستیابی به این صداقت در کشورمان جز با به وجود آمدن اصلاحات اساسی در سطح خرد و کلان چهارچوب حکومت امکان پذیر نمی باشد.
نویسنده : کریم ناصری
