به طور عام
مطالبهگری بدین معناست ، که اگر یک انسان در روند زندگی اش که میتوان در این روند به جنبه های مختلف
سیاسی ،اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اشاره کرد، با مشکلات، کمی و کاستی های در هر یک از این زمینه ها برخورد کند و به دنبال حل مشکلات و به دنبال چرایی به وجود آمدن این مشکلات برود و اگر در هر یک از این زمینه ها مسئولی وجود داشته باشد از او دلایل به وجود آمدن چنین مشکلاتی را مطالبه کند و همچنین راهکارهای موجود را برای از بین بردن مشکلات جویا باشد. به طور کلی مطالبه گری به دو شیوه سازماندهی شده که میتوان آن را با نام رسمی هم خطاب کرد و دیگری به شیوه غیر رسمی و به نوعی می توان با نام خود جوش از آن نام برد صورت می گیرد. که می توان در شیوه سازماندهی شده به احزاب وسازمان ها و تشکل های رسمی اشاره کرد و در شیوه غیر رسمی و خود جوش می توان به تشکل های خود جوش مردمی اشاره کرد. اما در ایران چرا نه تنها شهروندان، بلکه نهادهای مختلف مردمی هم دغدغه مطالبهگری پرسش و تلاش برای رسیدن به حق و حقوق شان را ندارند و به طور کلی نسبت به این موضوع جامعه علاقه کمتری از خود نشان می دهد. یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده است که مردم کمتر مطالبه گر باشند، ریشه در فرهنگ ما دارد، زیرا در ایران، مردم و نسل های مختلف تا به امروز رنگ آزادی و دموکراسی را به خود ندیده اند و گویی با کلمه ای به نام دموکراسی و آزادی احساس بیگانگی دارند. مردم در ایران در هر یک از دوره های حکومتی مختلف به یک نوعی تحت فشار و سرکوب های مختلفی بوده اند. یک دلیل دیگر این است که، شهروندان در ایران از حقوق انسانی شهروندی و قضایی خود آگاه نیستند و نمی دانند که درهر بخش از زندگی شان دارای حقوقی هستند و هر فرد حق این را دارد ، که از طریق مراجع قضایی موجود حقوق خود را مطالبه و پیگیری کند. اما شهروندان به دلیل فقدان آگاهی نسبت به حقوق خودشان و اینکه نمی دانند حقوقشان قابلیت اجرایی دارد و نمی دانند که برای مطالبه کردن حقوقشان به کجا باید بروند و به چه کسی باید اعتراض خود را بیان کنند در ناآگاهی می مانند و حقوقشان پایمال می شود. از دلایل دیگری که میتوان به آنها اشاره کرد مشکلات اقتصادی و ترس و وحشت مردم از جمهوری اسلامی است. در چند سال اخیر مشکلات اقتصادی و فقر و اختلاف طبقاتی در ایران با سرعت بیشتری نسبت به گذشته در حال پیشرفت است و این موضوع به این معنی است، که مردم آنقدر درگیر حل مشکلات و مسائل روزمره شان هستند، که نمی توانند به حقوق انسانی و شهروندی شان فکر کنند و در صدد مطالبه کردن آن هم باشند، زیرا قشر عظیمی در ایران فقط در صدد برآورده کردن مایحتاج روزانه شان هستند. نه حتی فردا، نه حتی آینده . و اما ترس از عواقب مطالبه گری در ایران، خود یکی از دلایل بسیار مهم بازدارنده است، زیرا که مردم به خوبی در جامعه شاهد بازداشتهای بدون دلیل، شکنجههای وحشیانه جمهوری اسلامی و شاهد اعدام های بسیاری از تمام گروههای مختلف در ایران بوده اند و به خوبی واقف به این موضوع هستند که جمهوری اسلامی در راستای منافع و بقای خودش از هیچ کاری پرهیز نمی کند. در نتیجه مردم شهامت و شجاعت مطالبه گری را از منابع حکومتی که قدرت در دست آنها است را از دست می دهند، زیرا که از عواقب آن ترس و بیم دارند. این ترس و وحشت درحالی در جامعه ایران حاکم است که سران قدرت در ایران چه در گذشته، که میتوان به آیت الله خمینی و چه در زمان حال، که میتوان به آیت الله خامنه ای اشاره کرد، همیشه در سخنرانی هایشان عنوان کردهاند، که جوانان باید مطالبه کنند، باید احساس کنند، که این مطالبات سودمند است، ثمربخش است و تشویق شوند برای انجام این کار و باید احساس کنند، که جوانان فقط مسئولیتشان طرح سوال و پرتاب یک شعار نیست، بلکه باید پیگیری کنند، مطالعه کنند، فکر کنند و راهکار آن را جستجو کنند و با مجریان امر راهکارها را عنوان کنند. اما اگر تمامی این صحبتها عملی شده بود، آیا ما در جامعه کنونی ایران شاهد سیل عظیمی از بی تفاوتی و بی علاقگی نسبت به مسائل اجتماعی بودیم و جوانان در کشورمان با یک نا امیدی مطلق نسبت به آینده دست و پنجه نرم می کردند. در راه آگاه سازی مردم در اولین قدم نسبت به حقوق شان و مطالبه کردن حقوقشان باید به نقش رسانه اشاره کنیم . مهمترین ظرفیت های موجود در کشورها به دست رسانه هاست که در انواع مختلف مثل ، مطبوعات، سایت ها و پایگاه های خبری و صدا و سیما وجود دارد. رسانهها میتوانند محلی برای آموزش شهروندان در جهت آشنایی با حقوق شهروندی شان باشند. آن ها میتوانند در مسیر مبارزه با ناعدالتی ها در تمامی زمینه ها از جمله فقر، فساد، تبعیض، اشتغال، بهداشت و بسیاری موضوعات دیگر با مردم هم قدم و هم مسیر باشند و به عنوان یک بلندگو با هدف رساندن صدای مردم به مسئولان عمل کند. اجرایی شدن تمامی این موارد در ایران مستلزم آن است، که رسانهها دیگر در دست حکومت نباشند و بتوانند به طور آزاد و مستقل فعالیت کنند. اما به وجود اینکه در ایران رسانه ها تحت امر جمهوری اسلامی هستند، با وجود پیشرفت سوشال مدیا قدم هایی کوچک در ایران در جهت افشا سازی و آگاه شدن مردم نسبت به برخی از مسائل برداشته شده است. در قدم بعدی، ما مردم باید از مرحله حرف و شعار خارج شویم و با همبستگی بیشتر در بین خود به مرحله عمل برسیم. یعنی با اینکه می دانیم مسئولان و حکومت خواستههای ما را نمی شنود و در برابر این مطالبات با خشونت رفتار می کنند، اما کماکان ما از تلاش های خود در راستای آگاه سازی در تمامی مسائل موجود و در راستای عملی کردن مطالبات خود قدم به عقب نگذاریم و با ایستادگی در برابر ظلم برای نسل آینده در ایران همبستگی ، تلاش ، همیاری و متحد بودن را به عنوان مفهوم و نتیجه، کلمه مطالبه گری از خود به جا بگذاریم.
نویسنده:کریم ناصری