۱۴۰۲ خرداد ۵, جمعه

باز هم «همَه با هم» علیه جمهوری اسلامی ایران ؟!

 

اقدامات نهادهای امنیتی و قوه قضاییه در سرکوب مردم و اقشار مختلف و تشدید مشکلات اقتصادی و معیشتی از عوامل محرک اعتراضات به شمار می‌روند.
- اراده‌ی مردم ایران با هر اعدام، با هر بازداشت و با هر اقدام سرکوبگرانه حکومت بیش از پیش برای براندازی و ایجاد ساختاری ملی و کارآمد و دموکراتیک تقویت می‌شود.
- موج دوباره اعتراضات و نقش چشمگیر دیپلماتیک که شاهزاده رضا پهلوی در سفرهای رسمی خود به اروپا و اسرائیل و دیدار با مقامات ایالات متحده ایفا کرده بار دیگر سبب صف‌بندی و «همَه با همِ» نیروها و جریانات معروف به پنجاه‌وهفتی شده است.
- نیروهای اصلاح‌طلب با لابی و هماهنگی پنجاه‌وهفتی‌ها می‌کوشند جنبش انقلابی و ملی ایران را با تضعیف شاهزاده، یک حرکت بی‌ریشه و بی‌هویت نشان دهند تا بتوانند اختیار آن را در دست بگیرند.


- ملت ایران در سال‌های اخیر نشان داده از چنان آگاهی و هوشمندی بالایی برخوردار شده که بتواند نقشه‌های پلید آن نیروهای سیاسی را که نیم قرن فلاکت و تباهی و تحقیر را بر کشور تحمیل کرده‌اند، سر بزنگاه نقش بر آب کند.


تداوم سرکوب و اعدام‌ها

در پی اجرای حکم اعدام مجید کاظمی، سعید یعقوبی و صالح میرهاشمی، سه شهروند معترض «خانه‌ اصفهان» که سحرگاه جمعه ۲۹ اردیبهشت در زندان دستگرد به دار آویخته شدند بار دیگر مردم ایران در شهرهای مختلف ایران تظاهرات کردند.

اعتراضات مردم در نخستین ساعت پس از اعلام خبر اعدام با سر دادن شعار از بالکن‌ها و پشت پنجره در چند محله تهران آغاز و در غروب روز جمعه ۲۹ اردیبهشت به اعتراضات خیابانی در پایتخت و چند شهر دیگر ایران انجامید. اعتراضات شبانه مردم در شب بعد نیز ادامه پیدا کرد و شعارهایی علیه جمهوری اسلامی و علی خامنه‌ای، و پاسداشت خاندان پهلوی سر داده شد.

اینهمه نشان می‌دهد که هر لحظه ممکن است بار دیگر موجی از اعتراضات علیه جمهوری اسلامی به راه بیفتد.

عوامل محرک برای از سر گرفته شدن دوباره اعتراضات سراسری کم نیستند. اقدامات نهادهای امنیتی و قوه قضاییه در سرکوب مردم و اقشار مختلف و اجرای احکام اعدام شهروندان معترض که در دادگاه‌هایی حتی در تضاد با قوانین ناکارآمد جمهوری اسلامی و به شکل ناعادلانه به اعدام محکوم می‌شوند تنها یکی از محرکه‌های به جریان افتادن سیل جمعیت معترض در خیابان‌هاست.

در آنسو اما حکومتی که به هر دستاویزی متوسل می‌شود تا در قدرت و بر سفره انقلاب بماند، به طراحی سناریوهای مختلف در اتاق‌های فکر امنیتی‌ برای به انحراف کشیدن جنبش انقلابی، تضعیف نیروهای موثر و تسلط بر موج اعتراضات مشغول است.

همچنین در پیش بودن دوازدهمین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی که قرار است جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شود، نهادهای امنیتی را وا داشته تا از هم‌اکنون فضا را به شیوه‌ای مدیریت کنند که اگر تنور انتخابات فرمایشی داغ نشود و مردم در آن شرکت نکنند، دست‌کم یک انتخابات آبروباخته‌ی دیگر مانند ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ و روی کار آوردن ابراهیم رئیسی رقم نخورد و ظاهر آن را جهت پوشش رسانه‌ای حفظ کنند.

در این میان اصلاح‌طلبان همچنان آن بال نظام هستند که هم برای روشن نگه داشتن تنور انتخابات مجلس شورای اسلامی و هم برای پیشبرد سناریوهای موازی جهت سوار شدن بر خیزش انقلابی مردم به شدت تلاش می‌کنند.

تحرکات جناح اصلاح‌طلب و جریان‌ها و اشخاص وابسته‌اش در روزهای گذشته شدت گرفته است. از یکسو حضور مردم معترض در خیابان‌ها پس از اعدام سه معترض پرونده «خانه اصفهان» نشان داد محاسبات جمهوری اسلامی در پیش‌بینی و شناخت نیروهای معترض اجتماعی غیرواقعی است. نهادهای امنیتی و قضایی در اصفهان با یک خطای تحلیلی گمان می‌کردند پتانسیل هیجانی جامعه پس از پایان این دوره از لیگ برتر فوتبال ایران و پیروزی تیم پرسپولیس در پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت تخلیه شده و مردم دیگر انرژی و انگیزه‌ای برای حضور در خیابان پس از اعدام سه جوان معترض نخواهند داشت. آنها همچنین با توجه به اینکه تیم فوتبال سپاهان اصفهان رقیب تیم پرسپولیس برای کسب عنوان قهرمانی بود، تصور می‌کردند عدم بُرد کاپ قهرمانی لیگ برتر توسط این تیم، شهروندان هوادار این تیم را مأیوس کرده و انگیزه اعتراض را از آنها گرفته است. مردم اما نه تنها در اصفهان که در بیش از ۱۰ شهر دیگر ایران به اعتراض علیه این اعدام‌ها پرداختند.

این زنگ خطر در داخل در کنار نقش دیپلماتیک شاهزاده رضا پهلوی در سفرهای رسمی وی به اروپا و اسرائیل و دیدار با مقامات ایالات متحده در ماه‌های گذشته، نه تنها اصلاح‌طلبان را جدی‌تر از پیش به میدان کشانده بلکه بار دیگر سبب صف‌بندی و «همَه با همِ» نیروها و جریانات معروف به پنجاه‌وهفتی شده است. به ویژه آنکه همچنان در اعتراضات تنها اسمی که از سوی مردم ایران در شعارها تکرار می‌شود «رضاشاه» و یادآوری خدمات پادشاهان فقید پهلوی با شعارهایی چون «شاهنشاه روحت شاد» است.

شواهد نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی و جریانات پنجاه‌وهفتی در یک همپوشانی سازمانیافته موج حملات علیه شاهزاده رضا پهلوی و نیروهای مشروطه‌خواه را که نمایندگان موج ملی‌گرایی و میهن‌دوستی هستند و نشان داده‌اند ظرفیت فعال اجتماعی در کف خیابان‌های ایران را دارند، پیش می‌برند. آنها همچنین تلاش می‌کنند با جوّسازی در فضای مجازی و استفاده از رسانه‌های فارسی‌زبان که به آنها تریبون می‌دهند، در صف ملی‌گرایانی که بر ملت و اهداف آن تکیه دارند، شکاف بیندازند و انرژی آنها را در رویارویی با یکدیگر هرز ببرند.

اینهمه تنها بخشی از سناریویی است که از داخل و خارج توپخانه حملات را به سوی شاهزاده و مدافعان پهلوی هدف بگیرند. آنها همزمان با لابیگری و هماهنگی می‌کوشند انقلاب ملی ایران را با تضعیف شاهزاده، یک حرکت بی‌ریشه و بی‌هویت نشان دهند تا بتوانند اختیار آن را در دست بگیرند.

اصلاح‌طلبان/ تحولخواهان به مدد افراد جاسازی شده‌ در اپوزیسیون همچنان نقش اصلی را در این سناریو دارند. آنها هم از دست بالا در چانه‌زنی با جناحین حکومت برای تصاحب سهم بیشتری از قدرت، تا زمانی که این حکومت پابرجاست، برخوردارند و هم برای فردای پس از جمهوری اسلامی بدنه‌ای متشکل از پنجاه ‌و هفتی‌های پهلوی‌ستیز را گرد آورده‌اند تا بتوانند نبض تحولات را در دست داشته باشند.

کیهان لندن

هیچ نظری موجود نیست: