در اوایل نوجوانی با دوستانش در کنار تشکیل جلسه مطالعه کتابمقدس، تلاش برای جمعآوری کمک برای دانشآموزان بیبضاعت کرد. فقط چهارده سال سن داشت که علیه لایحه تبعیضآمیز علیه مسیحیان، رهبری اعتراض را برعهده گرفت. در دانشگاه، نهاد خشونتپرهیزی برای احیای حقوق مسیحیان ایجاد کرد. با دیگر اعضا به نجات سیلزدگان شتافت، همبستگی برای اقلیتهای پاکستان را به وجود آورد و در کنار مسیحیان، از دیگر بیصدایان از جمله هندوها و گروههایی از مسلمانان دفاع کرد. این بخشی از فعالیتهای شهباز بهاتی، وکیل و مدافع حقوق بشر است که نخستین وزیر مسیحی «امور اقلیتها» در دولت فدرال کشورش شد و بهشدت بر لغو قانون کفرگویی که ابزاری برای سرکوب اقلیتها است، موضع گرفت و جانش را در این راه فدا کرد.
مسیحیان، اقلیتی با میراثی کهن
در جمهوری اسلامی پاکستان که بیش از دویست و چهل میلیون جمعیت دارد، طبق امار رسمی مسیحیان کمتر از دو درصد جمعیت آن را تشکیل میدهند اما طبق یک سازمان مسیحی، جمعیت مسیحیان بیش از این است و بین دو تا سه درصد تخمین زده میشود. برخی از رهبران مسیحی معتقدند که دولت به عمد آمار مسیحیان را کم نشان میدهد. ۹۵ درصد جمعیت کشور را مسلمانان تشکیل میدهند و از دیگر اقلیتهای دینی میتوان از هندوها نام برد.
حضور مسیحیت در این بخش از آسیا، که از سال ۱۹۴۷ پس از جدایی از هند، پاکستان نام گرفت و کشوری مستقل شد، طبق برخی روایتها به تومای حواری مسیح بازمیگردد. میسیونرهای کاتولیک در قرن شانزدهم در این بخش از آسیا فعال بودند ولی ریشههای کلیساهای کنونی به فعالیت میسیونرهای کاتولیک و پروتستان در قرن نوزدهم بازمیگردد که دست به ساخت مدارس، بیمارستان و مراکز خیریه زدند و نقش مهمی در مدرنسازی وضعیت بهداشت و آموزش در آن منطقه داشتند. بیشتر مسیحیان کنونی، اجدادشان در زمان سلطه استعمار بریتانیا از کَست یا طبقه پایین اجتماعی هندوها بودند و از بسیاری حقوق اجتماعی محروم بودند. مسیحیان زمان استقلال پاکستان در کشور ماندند و به هند نگریختند.
پاکستان با رهبری محمدعلی جناح به استقلال دست یافت، کسی که معتقد به آزادی دین و سکولاریسم بود و بارها شهباز بهاتی در صحبتهایش از وی نقلقول کرده و خواستار بازگشت کشور به آن دوران بود.
پس از وی، پاکستان بهشدت بهویژه در سالهای دهه هشتاد میلادی اسلامیزه شد و بهعناوین مختلف فشار بر مسیحیان و دیگر اقلیتها از جمله هندوها تشدید شد.
در حالیکه بسیاری، اسلامیزه شدن پاکستان و وضعیت بد مسیحیان را به دوره ضیاالحق در دهه هشتاد میلادی مربوط میدانند، گزارشی از «مرکز عدالت اجتماعی» با عنوان «درسهایی از ملیسازی آموزش» در سال ۱۹۷۲، تأثیرات منفی ملیسازی مدارس کلیسایی در دوران دولت ذوالفقار علی بوتو بر جامعه مسیحی پاکستان را بهطور عمیق بررسی کرده است.
این گزارش نشان میدهد که گرچه فقط ۱۱۸ مدرسه از مجموع بیش از ۳ هزار مؤسسه ملیشده مربوط به کلیسا بودند، اما پیامدهای آن برای جامعه مسیحی بسیار شدید بود. این مدارس نهتنها فرصتهای شغلی برای اقلیتی به حاشیه راندهشده فراهم میکردند، بلکه نقش مهمی در ارتقای سواد و همزیستی مذهبی داشتند. با مصادره این مدارس، نرخ سواد در میان مسیحیان کاهش یافت، درآمد کلیساها افت کرد و همبستگی دینی نیز آسیب دید.
مسیحیان هم با تبعیض ساختاری از سوی حکومت مواجه بودهاند و هم مورد حملات مرگبار اسلامگرایان تندرو قرار گرفتهاند. سازمان «درهای باز» در سال ۲۰۲۵، پاکستان را هشتمین کشور مسیحیستیز معرفی کرده است.
طبق این نهاد جهانی مدافع حقوق مسیحیان: «همه مسیحیان در پاکستان از تبعیض نهادینهشده رنج میبرند؛ مشاغلی که پست و ناپاک تلقی میشوند، بهصورت سیستماتیک توسط نهادهای دولتی برای مسیحیان در نظر گرفته میشوند، چنانکه در آگهیهای استخدام نیز دیده میشود. بسیاری از مسیحیان در فقر زندگی میکنند و در معرض بهرهکشی به شکل کار اجباری با بدهی هستند. در موارد متعددی از این نوع بردگی، قربانیان از سوی کارفرمایان یا به پذیرش اجباری اسلام وادار میشوند یا کودکانشان را مجبور به ازدواج اجباری میکنند.»
مسیحیان، علیرغم تمامی این فشارها، در کنار حفظ هویت دینی خود، هم به اعتراض و فعالیت سیاسی و مدنی ادامه دادهاند، حتی با پرداخت بهای هنگفت. شهباز بهاتی از نمادهای این تلاش برای عدالت اجتماعی بود. فرقه های مختلف مسیحی از کلیسای کاتولیک تا انگلیکن ،پنطیکاستی و متدودیست در پاکستان فعال هستند.
مردی از «سرزمین شادی»
شهباز بهاتی در نهم سپتامبر سال ۱۹۶۸ میلادی در دهکده خوشپور در ایالت پنجاب به دنیا آمد؛ دهکدهای به نام خوشپور که در اردو به معنی سرزمین شادی است و از جمله دهکدههایی به شمار میرود که کشیشان کاتولیک در بنیادش نقش بنیادی داشتند. شهباز پنج برادر و یک خواهر داشت و پدر و مادرش کاتولیکهای معتقدی بودند. چهرههای تأثیرگذار مسیحی متعددی در دهکده «سرزمین شادی» زندگی کردند از جمله اسقف جان جوزف که علیه تبعیض علیه مسیحیان و دیگر اقلیتها و قانون «کفرگویی»، دست به اعتراض و اعتصاب غذا زده بود و تأثیر زیادی بر زندگی شهباز داشته است.
شهباز که از خانوادهای متوسط بود، از نوجوانی در کلیسا فعال بود و به همراه کشیشان به مسیحیان در دهکدههای مختلف سر میزد و آن زمان بود که با فقر و به حاشیه راندهشدن مسیحیان و سختی زندگی آنها روبرو شد. جان الین در کتاب «شهباز بهاتی، شهید کلیسا در رنج» مینویسد که در اوایل نوجوانی، بهاتی گروهی جوان برای مطالعه کتابمقدس و دعا تشکیل داد و اهداف روحانی را با خدمت انساندوستانه پیوند داد و سعی کردند برای ادامه تحصیل دانشآموزان بیبضاعت، کمک مالی جمع کنند. شهباز معتقد بود که مبارزه برای برابری شهروندی نهتنها لازم، بلکه امکانپذیر است.
نزدیکی خوشپور به شهر فیصلآباد – یکی از متعصبترین شهرهای پنجاب – تجربه مستقیم تبعیض را برای او ملموستر کرد. او شاهد این بود که مسیحیان «ناپاک» تلقی میشوند و در دانشگاهها پذیرش نمیگیرند.
جان الین میافزاید: «در سال ۱۹۸۲، زمانی که فقط ۱۴ سال داشت، شهباز علیه لایحهای در پارلمان پاکستان دست به اعتراض زد. پارلمان قصد داشت پاکستانیها را وادار به داشتن کارتهای شناسایی کند که دینشان در آن ذکر شده باشد. مسیحیان این عمل را تلاشی میدانستند که به مقامات و رادیکالها این فرصت را دهد تا مسیحیان را شناسایی و مورد تبعیض قرار دهند. شهباز تا اسلامآباد برای اعتراض و رهبری اعتصاب غذا رفت و این لایحه از پارلمان استرداد شد.»
در آن روزها، فعالان جوان بر این باور بودند که مبارزه برای حقوق برابر شهروندی اقلیتها نهتنها ضروری است، بلکه میتواند واقعاً نگرشهای اجتماعی و سیاسی اکثریت مسلمان را نسبت به مسیحیان پاکستان تغییر دهد. یکی از دلایل این باور، نزدیکی خوشپور به فیصلآباد بود؛ شهری که او آن را یکی از متعصبترین نقاط پنجاب توصیف کرد.
از تأسیس جبهه آزادی مسیحیان تا پست وزارت
طبق کتاب «شهباز بهاتی، شهید کلیسا در رنج» در دانشگاه، بهاتی در سال ۱۹۸۵ جنبش خشونتپرهیزی برای حقوق اقلیتها ایجاد کرد. این گروه در برابر تبعیض سیستماتیک ایستادگی میکرد. بارها شهباز به خاطر همین فعالیت خشونتپرهیز از سوی اسلامگرایان تهدید شده و کتک خورده بود.
در بحرانهایی چون سیل ۱۹۹۲ با بسیج جوانان، از طرق مختلف و بدون توجه به دین و قومیتشان به کمک آسیبدیدگان شتافتند؛ از فراهم آوردن غذا و لباس تا کمک به افراد محاصرهشده در سیل.
اقدامات بشردوستانهی شهباز بهاتی در این بحران طبیعی، جایگاه او را بهعنوان رهبری دلسوز و متعهد به عدالت اجتماعی و همبستگی بینمذهبی و دینی تثبیت کرد. در سال ۲۰۰۲ نهادی با عنوان «همبستگی همه اقلیت های پاکستان» راه اندازی شد که بهاتی را به یک چهره ملی و کاندیدایی برای احراز پست وزارت اقلیت ها در دولت فدرال کرد.
«هدف اصلی از تشکیل این نهاد از سوی بهاتی چنین اعلام شد، ایجاد وحدت میان اقلیتهای دینی و مذهبی پاکستان از طریق یک سکو و بستر مشترک و واحد است. یک مبارزه مسالمتآمیز باید آغاز شود تا حقوق دینی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گروههای اقلیت، حفظ، حراست، تأمین و ترویج گردد.»
بهاتی با صراحت ریشه فعالیت خود در دفاع ازحقوق اقلیت ها را از کتابمقدس می دانست و با اشاره به انجیل متی میگفت ایه هایی که بیش از همه علاقه دارم در کتابمقدس بخوانم چنین است «زیرا گرسنه بودم، به من خوراک دادید؛
تشنه بودم، سیرابم کردید؛..در زندان بودم، به دیدنم آمدید.»
در سال ۲۰۰۸، دولت حزب مردم پاکستان (PPP) به شهباز بهاتی پست وزیر امور اقلیتها را پیشنهاد داد. او بهعنوان نخستین مسیحی در تاریخ پاکستان به مقام وزیر فدرال رسید؛ پیشینیان او تنها در سمتهای تشریفاتی و ایالتی فعالیت داشتند. شهباز از نفوذ خود در دولت بینظیر بوتو برای پیگیری چندین اصلاح مهم استفاده کرد؛ از جمله:
ممنوعیت تصرف و فروش اراضی مربوط به عبادتگاههای اقلیتهای دینی و مذهبی توسط دولت
تخصیص سهمیه ۵ درصدی برای اقلیتها در مشاغل دولتی
در سال ۲۰۱۰، شهباز به دلیل تلاش برای اصلاح قوانین توهین به مقدسات، شروع به دریافت تهدیدهای جانی کرد. او یکی از چهرههای اصلی در پروندهی آسیه بیبی بود — زنی مسیحی که به جرم کفرگویی در نوامبر همان سال توسط دادگاه بدوی به اعدام محکوم شد و سالها در زندان باقی ماند.
قانون کفرگویی، ابزاری برای سرکوب و سلطه
طبق قوانین تصویبشده در زمان حکومت استعماری بریتانیا بر هند، «مختل کردن یک تجمع دینی، تعدی به مراکز دفن، اهانت به باورهای دینی یا تخریب عمدی یا بیحرمتی به مکان یا شیء مورد پرستش» با حکم تا ده سال زندان مواجه میشد.
مواد دیگری توسط ضیاالحق، حاکم نظامی پاکستان به این قانون اضافه شد:
۱۹۸۰: تا حکم سه سال زندان برای اظهارات موهم درباره شخصیتهای اسلامی
۱۹۸۲: حبس ابد برای اهانت عمدی به قرآن
۱۹۸۶: سب نبی (اهانت به پیامبر)؛ اعدام یا حبس ابد
قانون کفرگویی مبدل به ابزاری برای سرکوب و سلطه بر اقلیتها از جمله مسیحیان شده است. سازمان دیدهبان حقوق بشر (Human Rights Watch) در گزارشی اعلام کرد که قوانین کفرگویی در پاکستان باعث تداوم تبعیض دینی میشوند و بهعنوان ابزاری برای هدف قرار دادن فقرا و اقلیتها در اخراجهای غیرقانونی و تصاحب زمینها به کار میروند. این اتهامات پیامدهای ویرانگری برای افراد متهم داشتهاند، در حالیکه دولتهای فدرال و ایالتی در جلوگیری از سوءاستفاده از این قوانین و تأمین عدالت برای قربانیان ناکام ماندهاند.
علیرغم اعتراضات در مورد وضعیت این قانون، اریک سروار، کشیش ارشد کلیسای هند و پاکستان در آرتیزیا، کالیفرنیا، در گفتگویی به سازمان ماده ۱۸ میگوید: «متأسفانه تاکنون هیچ اصلاح چشمگیری در این قوانین انجام نشده است. برعکس، به جای حرکت بهسوی رویکردی لیبرالتر و پیشروتر، قوانین کفرگویی در پاکستان با اصلاحیهای در سال ۲۰۲۳ حتی سختگیرانهتر شدهاند. این تغییر بسیاری را نگران کرده است، بهویژه در میان جوامع اقلیت و نهادهای بینالمللی، زیرا بیم آن میرود که این قوانین بیش از پیش مورد سوءاستفاده قرار گیرند و نقض حقوق بشر را شدت بخشند. این وضعیت نیازمند توجه و همدلی ماست.»
نویسنده کتاب «مزامیر، اسلام و شالوم» میافزاید، «دولت تلاش میکند تا از طریق چارچوب قانون اساسی، از اقلیتها حمایت کند. اما واقعیت این است که جامعه – بهویژه در نتیجه فرایند تدریجی اسلامیزهشدن پاکستان – با تقویت افراطگرایی مذهبی، گاهی حتی اقتدار دولت را به چالش میکشد. کرسیهای ویژه در پارلمان و نمایندگان آن نه توسط خود اقلیتها، بلکه از سوی احزاب حاکم انتخاب میشوند تا به دولت خدمت کنند، نه به منافع اقلیتها.»
گزارش های متعددی از حملات افراد مسلح به منازل مسیحیان و سوزاندن کلیساها به بهانه کفرگویی توسط اسلام گرایان و افراد مسلح منتشر شده است.
آسیه بیبی؛ قربانی قانون کفرگویی
یکی از قربانیان قانون کفرگویی، آسیه بیبی بود که محکومیتش به اعدام واکنش جهانی داشت و شهباز بهاتی به دفاع از اولین زن کاتولیک که به «کفرگویی» متهم و در سال ۲۰۱۰ به اعدام محکوم شد، پرداخت.
آسیه بیبی حدود ۹ سال را در زندان گذراند. این زن مسیحی همواره اتهام «کفرگویی» را رد کرده بود.
در ماه ژوئن سال ۲۰۰۹، آسیه بیبی با زنان مسلمان همروستاییاش در مزرعهای در روستای شیخوپوره در ایالت پنجاب مشغول چیدن میوه بود. به گفته مقامهای محلی، آنها بر سر آب با هم درگیر شدند. زنان مسلمان گفته بودند آب چاه بهخاطر اینکه یک زن مسیحی به آن دست زده نجس شده است. چند روز بعد، گروهی از این زنان ادعا کردند که آسیه بیبی هنگام مشاجره به پیامبر اسلام توهین کرده است. گروهی آسیه بیبی را در خانهاش کتک زدند. این افراد گفتند که او در این میان به کفرگویی اعتراف کرده بوده است. پس از تحقیقات، پلیس آسیه بیبی را بازداشت کرد.
شهباز بهاتی بهدلیل دفاع از این زن کاتولیک و اصرارش به لغو این قانون، توسط اسلامگرایان به قتل تهدید شده بود. دیوان عالی پاکستان در سال ۲۰۱۸ این زن مسیحی را تبرئه کرد و آسیه بی بی سال ۲۰۱۹ از کشور برای حفظ جانش که همچنان مورد تهدید اسلامگرایان بود، خارج شد.
«راه صلیب» و فعالیتی ریشهگرفته از کتابمقدس
ناکس تیمز، مشاور ویژه در امور اقلیتهای دینی و مذهبی هم در دوره اوباما و هم در دوره اول ترامپ، گفته است که شهباز بهتی حتی با وجود تهدیدها، خستگیناپذیر از آزاردیدگان دفاع میکرد — چه مسیحیان همکیشش باشند، چه هندوها، مسلمانان احمدی، شیعیان، بیخدایان، یا حتی اهل سنتی که در برابر افراطگرایی ایستادگی میکردند.
او بیهراس و با صدایی بلند از آنان حمایت میکرد، و با شمعی کوچک در دست، به تاریکترین جاها میرفت تا نوری بتاباند.
شهباز بهتی دیدگاهی ابدی داشت. او اعلام کرد: «میخواهم بگویم که به عیسی مسیح ایمان دارم، او که جان خود را برای ما فدا کرد. من معنای صلیب را میدانم، و راه صلیب را دنبال میکنم.»
در سخنانی پیشگویانه و تکاندهنده، چنین گفت: «من آمادهام که در راه این هدف بمیرم. من برای جامعهی رنجکشیدهام زندگی میکنم، و خواهم مرد تا از حقوقشان دفاع کنم. این تهدیدها و هشدارها نمیتوانند نظر یا اصول مرا تغییر دهند. من ترجیح میدهم برای اصولم و برای عدالت جامعهام جان بدهم، تا اینکه در برابر این تهدیدها سازش کنم.
در ویدیویی که پیش از مرگ خود ضبط کرده بود، بهاتی گفته بود:
«من به عیسی مسیح ایمان دارم که جان خود را برای ما فدا کرده، و من نیز آمادهام که برای یک هدف بمیرم. من برای جامعهام زندگی میکنم… و برای دفاع از حقوق آنان خواهم مرد.»
شهباز بهاتی در دوم مارس ۲۰۱۱، در سن ۴۲ سالگی توسط «طالبان پاکستان» ترور شد و جان باخت. مرگ این رهبر مدنی واکنشهای گستردهای در پاکستان و در سطح جهانی داشت.
پاپ فرانسیس در مورد ترور این مدافع حقوق بشر چنین گفت «خوشحالم که امروز [بهاتی] در پاکستان مورد محبت و احترام بسیاری قرار دارد و فداکاری او ثمرات پرثمری از امید به بار آورده است»، او گفت. «سخنان عیسی مسیح در مورد او نیز صدق میکند: «اگر دانه گندم به زمین نیفتد و نمیرد، تنها میماند؛ اما اگر بمیرد، بار زیادی خواهد داد.»
کنفرانسها و یادبودهای متعددی در سالهای گذشته برای این مدافع آزادی دین برگزار شده است و در مورد فعالیت و شخصیتش سخنرانیها شده است.
شاید بهترین تعریف را در دهمین سالگرد ترور شهباز بهاتی، برادرزادهاش دیوید داده باشد:
«او تمام زندگیاش را وقف مبارزه با آزار و اذیت، تعصب، تبعیض و نابرابری علیه اقلیتهای دینی و مذهبی پاکستان کرد.… او با نیروهای خشونت و تاریکی مقابله کرد و از سکوت کردن سر باز زد.»